ع. فانى
برائت، از اصول مهمّ و اساسى اسلام و آئين حيات انسانها در جهان است. قرآن عزيز در آيات بسيار آن را مورد تأكيد قرار داده و از امّت اسلام به طور جدّى آن را مطالبه كرده است.
برائت از دشمنان خدا و بشريت، اصلى بنيادين در مكتب اهل بيت (ع) به شمار مى رود و در كنار حبّ خداوند و اولياى او، حقيقت و روح دين محسوب مى شود و بدون آن، اساساً ايمان تحقّق نمى يابد.
برائت، خود مراتب و ابعادى دارد كه مسئله انتقام از جمله آنهاست. منتقم يكى از اسماء الهى است و او خود را در قرآن ذوانتقام ناميده است. در معارف و تعاليم مكتب شيعه نيز بر آن تأكيد زيادى صورت گرفته و در ادعيه و زيارات، يكى از محورهاى تربيتى شيعه بر همين حقيقت معطوف گشته است. در زيارت عاشوراى حسينى ، حدّاقل در دو مورد، شيعه را متذكّر اين امر ساخته اند كه از خداوند درخواست كند در زمره كسانى قرارگيرد كه در آخرالزّمان در ركاب امام عصر (ع) براى طلب ثار و انتقام خون سالار شهيدان قيام خواهند كرد.
آنچه اين مقاله كوتاه به آن اشاره دارد، نگاهى مختصر به همين حقيقت است.
آنچه در سطور بالا گذشت، اين اشارت را در پى داشت كه برائت از دشمنان خدا و اسلام و بشريت:
- يك ضرورت دينى و قرآنى است؛
- يك قاعده عقلانى و اصل فطرى است؛
- تحقّق راستين ايمان و اعتقاد اسلامى و روح مكتب شيعه بر آن استوار است؛
- از اصول تربيتى و حماسى مكتب اهل بيت (ع) به شمار مى رود.
اكنون مى گوييم بر اساس آموزه هاى همين مكتب، هدف خلقت انسان و غايت آفرينش جهان نيز بر همين امر قرار دارد.
ابتدا بايد اين نكته را متذكّر شد كه اين اصل اساسى (انتقام از دشمنان خدا)، از مفهوم و حقيقتى متعالى و ارجمند برخوردار است و اساساً با مفهوم عاميانه و نازل آنها بسيار متفاوت است. در ساحت قرآن و تعاليم دينى و معارف شيعى ، اين مفهوم والا و تعيين كننده با توجّه به چهار شأن بزرگ، معناى بلند خود را پيدا مى كند:
نخست شأن ربوبى است
سخن در اين است كه خداى بزرگ كار حكيمانه و شكوه هنرمندانه خود را در آفرينش انسان به نمايش گذاشت و غايتى سترگ نيز از آن، در نظر داشت. او انسان ها را آفريد و قرار بود آنان تحت تربيت رسولان و راهنمايان او به ابعاد و مراتبى عظيم از هدف خلقت نائل آيند، همچون خليفة اللّهى ، امانتدارى ، بندگى و عبوديت و نيل به كمال انسانى خود كه در وجودشان به وديعت سپرده شده بود.
شأن ربوبى اين بود كه همه مقدّمات، لوازم و مناسبات تحقّق بخش اين هدف را در اين جهان به انسان ها عطا فرمود و وجود انبيا و امامان از بزرگترين آنهاست؛ امّا دشمنان خدا و بشريت بر مبناى وجه تشريعى نظام عالم كه بر اراده و اختيار آدميان تأكيد مى كرد، اين طرّاحى الهى را بر هم زدند.
امّا از سوى ديگر، خداى متعال هرگز مغلوب نمى شود و در نهايت، مقصد خلقت خويش را با ظهور آخرين منجى موعود (ع) در جهان تحقّق خواهد بخشيد؛ ليكن دشمنان بايد به سبب گناه بزرگ خود در همين دنيا (و قبل از عذاب آخرت) تنبيه و مجازات شوند؛ زيرا خار راه انسانيت و مانع بزرگ طرّاحى الهى در جهان شدند. شأن قدرت، شأن حكمت، شأن عدالت و شأن ربوبيت حضرت حق ايجاب مى كند كه اين تنبيه و مجازات به عنوان انتقام الهى حتماً صورت پذيرد. اينها همه در زيرمجموعه انتقام الهى جاى مى گيرد.
دوم شأن انسان كامل و امام معصوم (ع) است:
شأن انسان هاى كامل، چه آنانى كه براى هدايت انسانها حماسه آفريدند و جانفشانى ها كردند و در اين راه از همه هستى خود و شئون خود گذشتند؛ خصوصاً سالار شهيدان، حسين بن على (ع) و چه حضرت ولى عصر (ع) كه ذخيره الهى براى محقّق ساختن اهداف و آرمان هاى آنان، همه ايجاب مى كند كه از دشمنان الهى انتقام گرفته شود. انتقام در اين ساحت، به معناى تنبيه كسانى است كه مقابل انسان هاى كامل ايستادند و آنان را از انجام رسالت بزرگ خود، يعنى تحقّق طرّاحى الهى و هدايت انسان ها بازداشتند.
از سوى ديگر، شأن آخرين امام معصوم (ع) و انسان كامل نيز همين امر را اقتضا مى كند.
او طعم انتقام و عذاب الهى را به تمامى دشمنان انبيا و اوليا، از آغاز تا زمان ظهور خواهد چشانيد (ان شاء اللّه).
اين شأن از آنجا نشئت مى گيرد كه تحقّق همه آن آرمان ها و رسالت ها در سطح جهانى بر عهده اوست. هم اكنون نيز وجود دشمنان و ظلم ها و جنايات آنان مانع ظهور او و انجام اين رسالت و شأن بزرگ است و او در زمان ظهور نيز مقابل آنان خواهد ايستاد (ان شاء اللّه)؛
بنابراين مأموريت بزرگ او ايحاب مى كند هم براى احيا و استقرار دين خدا روى زمين و هم براى از بين بردن خارها و موانع اين راه، تمام قدرت خود را به عنوان انتقام از آنان به كار گيرد.
سوم شأن انسانى و انسانيت است:
چنانكه اشاره شد، انسان براى غايتى عظيم و سترگ آفريده شده بود. استعدادها و قواى بسيارى نيز در وجودش مندرج بود تا در مسير خود، به مراتب بلند كمال و تعالى دست يابد؛ امّا دشمنان خدا مانع راه او شدند. آنان در واقع مانع شدند تا بزرگترين اتّفاق مبارك؛ يعنى شكوفايى انسان و انسانيت در سطحى فراگير و همگانى در جهان روى دهد. به راستى ، انسان در اين عالم مورد ظلم قرار گرفت. اگر جريان هدايت الهى بدون دخالت و ممانعت دشمنان، به دست اولياى الهى و امام معصوم (ع) صورت گرفته بود، مسير حركت انسان ها به طور آرام و طبيعى و بى هيچ خسارت و مشكلى به پيش مى رفت. طبعاً در اين عرصه، از آنجا كه اقتضائات هدايت در سطح اكثر و موانع در سطح حدّاقل بود، حدّاكثر انسانها در مسير هدايت و سعادت قرار مى گرفتند و فقط شقاوتمندانى كه به اختيار خود، راه تباهى را برمى گزيدند، از هدايت و سعادت بازمى ماندند.
بنابراين، دشمنانى كه اين جرم بزرگ را مرتكب شدند، به اقتضاى عدالت و براى گرفتن داد انسانيت و همه انسان هاى مظلوم، بايد تنبيه شوند و انتقام اينان گرفته شود.
چهارم شأن جهان است
همانطور كه قرار بود انسان راه هدايت و رستگارى را بپيمايد، قرار بود جهان نيز به عنوان جايگاه انسان از شميم هدايت و فضيلت و انسانيت به گلستانى عطرآگين مبدّل شود و نه به مردابى متعفّن و جهنّمى سوزان. البتّه غايت آفرينش الهى و مقصد بزرگ او، از خلقت جهان، چنانكه اشاره كرديم، در زمان ظهور موعود به وقوع خواهد پيوست و جهان در ظاهر و باطن، زنده و بالنده خواهد شد.
بنابراين جرمى سنگين و گناهى بزرگ از سوى مستكبران و دشمنان صورت گرفته كه در جهان آتش افروختند و شأن آن را همچون شأن انسان در شعله هاى ظلم و استكبار خود سوزاندند.
اين نگاه مى تواند شأن پنجم و ششم و شئونى ديگر را در همين ساحت مطرح كند كه هريك اقتضا مى كند اتّفاقى بزرگ در اين جهان رخ دهد و آن تنبيه و مجازات دشمنان بشريت است و بايد انتقام جنايات آنان گرفته شود؛ از جمله اين شئون، شأن دين است و شأن فضيلت و ارزش هاى انسانى ، شأن ديگر كائنات و ... و خواننده فهيم، خود مى تواند نگاه مزبور را دنبال كرده و به غنا و تكميل بحث اهتمام ورزد.
از آنچه گذشت، اين حقيقت روشن شد كه مسئله انتقام از دشمنان يك مفهوم متعالى ، حكيمانه و ضرورى است. هر انسان فرزانه و خردمندى حكم مى كند كه با هرگونه جرم و جنايتى در جامعه بايد برخورد شود و مجرمان و جانيان به سزاى اعمال خود برسند. اين حكم بخردانه و حكيمانه، آنگاه كه با خداى بزرگ نسبت مى يابد و گستره ان در سطح جهانى و بشريت ضرورت پيدا مى كند،
به نام انتقام الهى ، مطرح مى گردد. در واقع، خداوند متعال انتقام همه انسان هاى مظلوم را خواهد گرفت؛ به تعبير ديگر، وجه انسانى انتقام مى تواند در ميان جوامع ديگر آن، بارز شود. در اين ميان، دو امام معصوم و بزرگ، خصوصيت و موضوعيت خاص مى يابند؛ سالار شهيدان، حسين بن على (ع) و فرزند ارجمند او، امام عصر حضرت حجّت بن الحسن (ع) كه سلام بيكران بر آنها باد.
حسين (ع) با حماسه جاودانه اش، خون مطّهر خود را براى احياى دين خدا و انسان و انسانيت نثار كرد و مهدى موعود (ع) كه انتقام اين خون پاك را خواهد گرفت.
اين انتقام، انتقام خداست و انتقام همه انبيا و اوليا،
انتقام تمام بشريت مظلوم و مستضعف است
و انتقام همه فضيلتها و خوبى ها.